چهارمین نشستِ شهرتاب از سلسله نشستهای فصل سخن
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی واحد اصفهان و به نقل از خبرگزاری ایسنا، محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی اصفهان در ابتدای این نشست که سهشنبه سوم خردادماه در قالب سومین دوره «فصل سخن» برگزار شد. اظهار کرد: همیشه این بحث مطرح بود که گفتوگو درباره کتابها لزوماً نباید در محیطهای علمی باشد، بلکه میتوان در فضاهای باز، کافهها، باشگاههای ورزشی و هرکجا که بتوان آدمها را دورهم جمع کرد، موضوع ارزشمندی پیدا کرد و درباره آن صحبت و چنین نشستهایی را برگزار کرد. این هدف ماست و کتاب یکی از ابزارهایی است که در این راستا به ما کمک میکند.
وی با اشاره به اینکه کتابها دستهبندی شده و یکی از دستهها، کتابهایی است که به مسائل امروز زندگی ما مرتبط است، افزود: اگر این پیشفرض را قبول داشته باشیم که زندگی امروز پیچیدهتر از گذشته شده و آدمها نیازمند صاحبان نظریه و کسانی هستند که از آنها تکنیکهایی بیاموزند و برای زندگی روزمرهشان کاربرد داشته باشد، به اهمیت این دسته از کتابها پی میبریم.
رهبری بر اهمیت تبدیل این تجمعات به یک جریان مستمر و منسجم اشاره کرد و گفت: در فضایی مثل باشگاه ورزشی افراد ارتباطات نزدیکتری دارند، پس میتواند بهراحتی تبدیل به باشگاه کتابخوانی و یک فعالیت مفرح و جذاب برای اعضای باشگاه شود.
فائزه روحانی، مدرس دانشگاه و فعال کتابخوانی که اداره این جلسه را به عهده داشت، پیش از شروع گفتوگو پیرامون کتاب، یادآور شد: کتابخوانی شاید کار با نشاطی قلمداد نشود و فرزندانمان از کتابخوانی فراری باشند، درحالیکه میتوان کتابخوانی را بهعنوان یک فعالیت نشاط انگیز و سودمند دنبال کرد. معتقدم کتابخوانی را باید در دل خانوادهها و جمعهای مختلف برد و از ظرفیت جمعهایی که از پیش با اهداف دیگری شکل گرفتهاند بهره برد.
او از مخاطبان این رویداد خواست در مورد کارهای روزمره در زندگیشان فکر کنند و پنج مورد از آخرین تصمیماتی که گرفتند تا کاری را بهجای کار دیگری انجام دهند بگویند.
بعد از بازگویی تجربیات چند تن از مخاطبان باشگاه، روحانی به دیدگاه نویسنده کتاب اشاره کرد و گفت: نویسنده به درک عمیقی از معنای زندگی رسیده و فصل آخر کتاب را با عنوان «بودن» نوشته که بسیار جذاب و خواندنی است. این استراتژیست تمام مثالهایی که از زندگی و فضای کسبوکار میزند، به معنایی از زندگی میرسد و کتاب را خیلی خوب به پایان میرساند.
این فعال فرهنگی با اشاره به اینکه این کتاب از جایی شروع میشود که اصلگرایی یا بایستهگرایی چیست، توضیح داد: چهار بخش بعدی کتاب به ماهیت اصلگرایی یا بایستهگرایی، فرایند، حذف فرعیات یا نابایستهها و بخش آخر اجرائیات میپردازد. همه ما این معانی را میدانیم اما تفاوت افراد موفق در اجراست.
او سپس بخشی از کتاب را برای مخاطبان خواند و سپس از مخاطبان خواست تجربه خود از کتاب و اصلگرایی را بازگو کنند.
مربی باشگاه، با قدردانی از برگزاری این نشست، به این نکته اشاره کرد که اعضای باشگاه ما برخلاف بسیاری از باشگاهها، از پیش کتابخوان بوده و گاهی در حین تمرینات بهجای پخش موزیک، درباره کتاب حرف میزنیم. من این کتاب را از پیش دیده بودم و از آن اولویتبندی را یاد گرفته بودم و از ورزشکاران میخواستم اولویتهایشان را تعیین و بر آنها تمرکز کنند.
روحانی نیز گفت: نویسنده در کتاب اصلگرایی علاوه بر اهمیت پرداختن به اصول و اولویتها، راهکارهایی برای اولویتبندی ارائه کرده است. البته تمام اینها وقتی اتفاق میافتد که در هرلحظه زندگی آگاه باشید که الان چه تصمیمی باید بگیرید.
یکی دیگر از اعضای باشگاه کتابخوانی با اشاره به اینکه این کتاب با تئوریهای روانشناسی تطبیق دارد، گفت: زندگی شاد زندگی است که اولویتهای ما مشخص باشد، این اولویتها بر اساس ارزشهایی است که هرکسی در زندگیاش دارد، اگرچه ممکن است برای افراد مختلف، متفاوت باشد، اما به معنای خوب یا بد بودن نیست و به تفاوت انسانها برمیگردد.
روحانی نیز اضافه کرد: بعد از مشخص شدن اولویتها و شفافسازی آنها، نویسنده این کتاب راهکار خوبی برای دستهبندی اولویتها میدهد، یعنی زمانی که تشخیص دادید اولویتهای شما در زندگی چیست باید شروع کنید سرسختانه و لحظه به لحظه، فرعیات را حذف کنید که کار چندان آسانی نیست.
در ادامه شرکتکنندگان در این نشست، تجربیات خود مثل در لحظه بودن و زندگی کردن، لذت بردن از زندگی، شناخت ارزشها و اولویتهای شخصی، محدود کردن اولویتها و حذف فرعیات، آگاه بودن، عمیق بودن، یادگیری شیوه درست فکر کردن و تفکر انتقادی را گفتند. برخی از مخاطبان نیز با انتقاد از نگاه نویسنده به توسعه فردی و پیشفرضهای پذیرفته و تحمیل شده از سوی فرهنگ غرب، نگاه متفاوتی به کتاب داشته و تأکید داشتند که تعاریف موجود برای هر انسان میتواند در موقعیتهای زمانی و مکانی مختلف متفاوت باشد.
روحانی در پاسخ به این انتقادات، گفت: ما الزاماً نمیخواهیم از این کتاب و نویسنده آن دفاع کنیم، بلکه قصد داریم کتاب را بخوانیم، نقد کنیم و حتی تجربیات شخصی خودمان را بگوییم، همانطور که نویسنده کتاب در بخشهایی از کتاب از خلاقیت و بازی میگوید.
رهبری نیز با اشاره به اینکه من کتاب اصل گرایی را بر اساس نیاز خواندم، تصریح کرد: این کتاب من را به زیست طبیعی خودم میبرد و اتفاقاً وجه کاربردی دارد. مدل برخورد من با کتابها این است که چیزی را به خاطر نمیسپارم تا بعد از مدتی که میخواهم کتاب را روایت کنم، ببینم چه چیزی در ذهن من تهنشین شده است. آنچه از این کتاب در ذهن من تهنشین شده، فرصت فکر کردن است.
او ادامه داد: این کتاب گوهر و روشی دارد، یعنی کتاب فقط حرف کلی نمیزند و تکنیکهای اجرایی نیز دارد. کتاب ما را به طبیعت خود برمیگرداند و حتی مثالهایی که میزند کاملاً ملموس است. اتفاقاً وقتی کتاب را میخواندم مصداقهایی که در ذهنم زنده شد همه ایرانی و از علما و عرفا بودند، یعنی پیش از اینکه حتی این کتاب نوشته شود، این اصول در سبک زندگی بسیاری از بزرگان ما رعایت شده است.
روحانی نیز در جمعبندی مباحث مطرح شده در این نشست کتابخوانی، گفت: نویسنده در پایان این کتاب و در مرحله اجرا، بهصورت علمی این موضوع را بررسی کرده که هرچقدر کارها را ساده و راحتتر پیش ببریم کم کم به مرحلهای میرسیم که ناخودآگاه آن کار را انجام میدهیم. پس چنانچه فعالیتی را به یک عادت مثبت برای خودتان تبدیل کنید مثل ورزش کردن، سالم خوردن، کتاب خواندن و ... در نهایت منجر به این میشود که بخشی از ذهن شما دیگر به آن فکر نکند و برای بروز خلاقیت آزاد شود.
این فعال فرهنگی و مدرس دانشگاه در خاتمه اظهار امیدواری کرد که این باشگاه ورزشی به الگویی از یک باشگاه کتابخوانی تبدیل شود و خاطرنشان کرد: معمولاً در باشگاههای کتابخوانی افراد کتابهایی دارند که با همدیگر تبادل میکنند و در جلساتی پیرامون کتاب باهم صحبت میکنند. اینکه این برنامه کتابخوانی را با توسعه فردی شروع کردیم به این معنی نیست که اگر جمع تمایل به خواندن کتابها در موضوعات دیگر داشته باشند راهش مسدود است و میتوانید داستان کوتاه یا رمان و یا هر موضوعی که جمع علاقهمند باشد بخوانید و نظر دهید.
نظر شما :